ميگويمت ولي تو كجا گوش ميكني
دستم نميرسد كه در آغوش گيرمت
اي ماه با كه دست در آغوش مي كني؟
در ساغر تو چيست كه با جرعه نخست
هشيار و مست را همه مدهوش ميكني
گر گوش ميكني سخني خوش بگويمت
بهتر ز گوهري كه تو در گوش ميكني
جام جهان ز خون دل عاشقان پر است ( ادامه )
حرمت نگاه دار اگرش نوش ميكني
سايه چو شمع شعله در افكنده ايي به جمع
زين داستان كه با لب خاموش ميكني