باید دور شد – دلنوشته
باید دور شد
از همه ی آنهایی که دوست داشتن بی شائبه را نیاموخته اند
از همه ی آنهایی که چشمهایشان را رو به خوبیها میبندند
از همه ی آنهایی که کوچکترین اتفاقها را از دریچه ی شک و تردید میبینند
از همه آنهایی که هرگز کلامی به مهر بر زبانشان جاری نمیشود
از همه ی آنهایی که تمام فرصتها را غنیمت میشمارند برای رنجاندنِ …
باید دور شد
از آنهایی که از شادمانیهای ما شاد نمیشوند
از آنهایی که در غم ها نه غمخوار ما هستند نه سنگ صبور
از آنهایی که به سادگی ما را فراموش میکنند
از آنهایی که تنها زمانی سراغ ما میآیند که چیزی میخواهند یا کاری دارند
باید دور شد
از خودمان …
باید با یک خودِ جدید آشنا شد
با کسی که خودش را بیش از اینها دوست دارد
با کسی که میتواند راست قامت بایستد
و با قدرت و شهامت مرزهای خود را به دیگران نشان دهد
نشان دهد خط قرمز او احترام متقابل است
چه در کلام چه در رفتار
باید دور شد …