مستی شبانه
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : یکشنبه 21 سپتامبر 2014
شبی مست رفتم اندر ویرانه ای
ناگهان چشمم بیافتاد اندر خانه ای نرم نرمک پیش رفتم
در کنار پنجره تا که دیدم صحنه ی دیوانه ای
پیرمردی کور و فلج درگوشه ای
مادری مات و پریشان همچنان پروانه ای
پسرک از سوز سرما میزند دندان به هم
دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه ای
پس از ان سوگند خوردم مست نروم بر در خانه ای
تا که بینم دختری عفت فروشد بهر نان خانه ای
خوب۰بد۰
لینک کوتاه
https://40kalag.ir/?p=630
511 views مشاهده
0 دیدگاه
صفحه اصلی
00