بارون میاد نم نم تاریک میشه کم کم
تو غربت چشمات باز میزنه شبنم
نپرس دیگه حالم سوخته پرو بالم
یاد چشات یک دم نمیره از یادم
بارون میاد نم نم تاریک میشه کم کم
تو غربت چشمات باز میزنه شبنم
کاشکی میشد یک شب خوابتو میدیدم
چشمای نازت رو تو خواب می بوسیدم
گذشته چند سالی حرفا چه تو خالی
به خود میگم ای وای عشقا چه پوشالی
بارون میاد نم نم تاریک میشه کم کم
تو غربت چشمات باز میزنه شبنم
بند اومده بارون آروم شده ناودون
این دل صاحب مرده پوسید تو این زندون ( ادامه )
خوب۰بد۰
339 views مشاهده
0 دیدگاه