میگدازد سینهی من
سینهام آیینهی من
پس کجا جویم تو را
…
من که سرتاسر خموشم
مستِ بیاندازه نوشم
پس کجا جویم تو را
من که شیدا شدنم .. محو پیدا شدنم
عابری گم شده در کوی رها شدنم
من که سرتاسر خموشم
مستِ بیاندازه نوشم
پس کجا جویم تو را
من به خوابی که آدینه دیدم
شاعری مرده در سینه دیدم
فارغ و دل زدهام .. قید حاصل زدهام
نغمهای بر لب این شوق صدا شدنم
من که سرتاسر خموشم
مستِ بیاندازه نوشم
پس کجا جویم تو را
احسان حائری (چارتار)