دانلود آهنگ آواز از معین به همراه متن ترانه
عزیز دل تو را با خویشتن یکدل نمی بینم
بجز خون دل از این عشق بی حاصل نمی بینم
هزاران بار جهد کردم تا به راهت آورم لیکن چه حاصل
چه حاصل چون تو را در همرهی مایل نمی بینم
تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم
گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
با قهر میگریزی و گویا که غافلی
آرام سایهای همه جا در قفای توست
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟
رفتی، بسوز، اینهمه آتش سزای توست ( ادامه )
جستم از دام به دام آر گرفتار دگر
من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر
شد طبیب من بیمار، مسیحا نفسی
تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
بزن که سوز دله من به ساز میگویی
ز ساز دل چه شنیدی که باز میگویی
مگر حکایت پروانه میکنی با شمع
که شرح قصه به سوز و گداز میگویی
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز میگویی
به سوی عرش الهی گشوده ام پر و بال
بزن که قصه ی راز و نیاز میگویی
به دستور کارگروه مصادیق مجرمانه لینک دانلود حذف شد