منم اونکه همیشه تب غم رو لبامه
به خاموشی رسیدن دوای گریه هامه
منم اون که صدای شکستن تو صدامه
تو هر واژه شعرم یه قصه یه پیامه
تو اون قله دوری که تو چشمات یه گهواره نوره
تو صبحی که برای شب عاشق نگات سنگ صبوره
بیا این تنو از سایه جدا کن
دل تنگمو از گریه رها کن
بیا با غزل تازه چشمات
منو زائر درگاه خدا کن
منم اونکه همیشه تب غم رو لبامه
منم اونکه همیشه تب غم رو لبامه
به خاموشی رسیدن دوای گریه هامه
منم اون که صدای شکستن تو صدامه
تو هر واژه شعرم یه قصه یه پیامه
تو اون قله دوری که تو چشمات یه گهواره نوره
تو صبحی که برای شب عاشق نگات سنگ صبوره ( ادامه )
خوب۰بد۰