دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

» شعر های نودانلود موزیک

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,174 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

درختي تو کوير

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 23 نوامبر 2015

سقف خونم طلاي ناب
زير پاهام حصير سرد
تو دست من سيب گلاب
اما دلم پره ز درد
مثل درخت بيدکي
تکيه مو دادم به کسي
شدم درختي تو کوير
تنها و خشک يک اسير
اما يه روزگاري بود
پدر بزرگمون مي گفت
بهشت همين دنياي ماست
عشق و صفاست
اما کجاست
مثل درخت بيدکي
تکيه مو دادم به کسي
شدم درختي تو کوير
تنها و خشک يک اسير
مي خوام ديگه رها باشم
ساده و بي ريا باشم
زمينمو شخم بزتم
نه بد باشم نه خوب باشم
فريدون فروغي

درختي تو کوير

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 اکتبر 2015

دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد
نمی‏دونم اون روز تو وجودم چی شد
نمیدونم چی شد که وجودم لرزید
دل من این حسو از تو زودتر فهمید
تو که باشی پیشم دیگه چی کم دارم؟
چه دلیلی داره از تو دست بردارم؟
بین ما کی بیشتر عاشقه من یا تو؟
هر چی شد از حالا همه چیزش با تو!
دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری
دست من نبود اگه اینجوری پیش اومد
میدونستم خوبی ولی نه تا این حد
انگاری صد ساله که تو رو میشناسم
واسه اینه انقدر روی تو حساسم
منِ احساساتی به تو عادت کردم
هر جا باشم آخر به تو برمیگردم
دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 اکتبر 2015

روزای سخت نبودن با تو
خلا امیدو تجربه کردم
داغ دلم که بی تو تازه می شد
هم نفسم شد سایه ی سردم
تورو می دیدم از اونور ابرا
که میخوای سرسری از من رد شی
آسمونو بی تو خط خطی کردم
چه جوری میتونی انقده بد شی
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه
روزای سخت نبودن با تو
دور نبودنتو خط کشیدم
تازه میفهمم اشتباهم این بود
چهره ی عشقمو غلط کشیدم
عشق تو دار و ندار دلم بود
اومدی دار و ندارمو بردی
بیا سکوتتو بشکن و برگرد
که هنوزم تو دل من نمردی
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 اکتبر 2015

نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم
یه امشب غرورو بذارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه
غرورت نذار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دل شکستت کنه
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی به این آسونی
هنوز عاشقی و دوسش داری تو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی به این آسونی

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 اکتبر 2015

از روزی که رفتی دنیا چه قشنگه
این خونه پر از عطر گلای رنگارنگه
از روزی که رفتی جولون می ده آفتاب
شب تو آسمون دوباره پیداش می شه مهتاب
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد
صبح بعد از اون روز کذایی
آسمون پر شد از رنگ حنایی
نمی خواست انگار به روش بیاره
که تو باشی، حناش رنگی نداره
اگه یک دنیا قشنگی باشه
اگه هر جا پر از عطر گلا شه
بدون اینو، دلم پیش تو گیره
نمی تونه کسی جاتو بگیره
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 6 اکتبر 2015

بارون‌و دوست دارم هنوز
چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی
وقتی که بارون می‌باره
بارون‌و دوست دارم هنوز
بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم
جا می‌گیرن توی یه آه
شونه به شونه می‌رفتیم
من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون
بارون‌و دوست داشتی یه روز
تو خلوت پیاده رو
پرسه پاییزی ما
مرداد داغ دست تو
بارون‌و دوست داشتی یه روز
عزیز هم پرسه‌ی من
بیا دوباره پا به پام
تو کوچه‌ها قدم بزن
شونه به شونه می‌رفتیم
من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون

خوب۰بد۰

زندگی شیرین است

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : شنبه 11 آوریل 2015

زندگی شیرین است

زندگی شیرین است
قدمی بردارید
نفسی تازه کنید
دیده را آب زنید
چشم شادی و طراوت به جهان باز کنید
رخ زیبای جهان نیک ببینید به عشق
این جهان چیست در انظار شما؟
معبری سخت ، فرومایه و دون؟
یا بهشتی است فرا روی بهشت؟
این جهان نور خدایی دارد
جلوه ای ناز ز الطاف خداست
از دل ذره ی یک قطره ی اشک
تا ندای خوش لبخند بهار
از بُناگوش سَرِ زلف نگار
تا فروغ رخ خورشید شهاب
رازها خفته به آغوش جهان…

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – برد با کیست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : چهارشنبه 18 فوریه 2015

سرو می‌نازید و می‌بالید سخت :
– از من آیا هست زیباتر درخت‌؟
برد با من نیست آیا‌؟
من‌، پرند نوبهاری بی‌خزانم در بر است!
گل به او خندید و گفت :
– از تو زیباتر منم‌، کز رنگ و بوی
تاج نازم بر سر است.
چهره‌ی نرگس به خود‌خواهی شکفت
چشم بر یاران خام‌ اندیش‌، گفت :
– دست‌تان خالی‌ست در آن‌جا‌، که من
دامنم سرشار از گنج زر است!
ارغوان آتشین رخسار گفت :
– برد با همتای روی دلبرست!
لاله‌ها مستانه رقصیدند،
یعنی‌:
– غافلید !
در جهانی این‌چنین ناپایدار
برد با آن‌کس که چون ما سرخوشان
تا نفس دارد به دستش ساغر است!
پای دیواری‌، درون یک اجاق‌،
کنده‌ای می‌سوخت‌، در آن سوی باغ
باغبان پیر را با شعله‌ها
رمز و رازی بود‌، سر جنباند و گفت :
– برد با خاکستر است!
برد با او بود یا نه
روز دیگر، بامداد
توده‌ی خاکستری را
هر طرف می‌برد باد !

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – شالیزار

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : چهارشنبه 18 فوریه 2015

گشوده کاروان های زمرّد ،بار ، شالیزار .
پس از باران شب ، تابد زمرّد وار ، شالیزار ،
گران دشتی ،به صد منزل ، نوازش بخش چشم و دل .
سبکرو رهگذر را چشم ازو برداشتن ، مشکل.
به آغاز جهان می ماند ،
این زیبایی سرشار ، شالیزار.
افق می بود اگر دیوار
فراتر رفته بود از آن سوی دیوار ،شالیزار.
غم آگین چهره هایی ، مرد وزن ،پرورده زحمت،
ازآن دریای رحمت سر بر آورده ،
شکفته خوش تر از گلبوته ،
بر دامان آن دیبای گسترده،
پس از رنجی توان فرسا
به بوی راحت فردا،
نوایی شاد سر کرده.
نویدی از امیدی تازه ،با خود داشت ،
این شادابی بسیار ،
شالیزار
مرا برگی ازین سبزینه پربار کن ،ای آسمان ،
ای خاک !
مرادر خواب این مخمل
مرا در خرمن این گیسوان سبز پنهان کن !
مرا بر بوی این آرامش جان و روان
بسپار،
شالیزار !

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – دست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : چهارشنبه 18 فوریه 2015

از دل و ديده ، گرامی تر هم
آيا هست ؟
– دست ،
آری ، ز دل و ديده گرامی تر :
دست !
زين همه گوهر پيدا و نهان در تن و جان ،
بی گمان دست گرانقدرتر است .
هر چه حاصل كنی از دنيا ،
دستاورد است !
هر چه اسباب جهان باشد ، در روی زمين ،
دست دارد همه را زير نگين !
سلطنت را كه شنيده ست چنين ؟!
شرف دست همين بس كه نوشتن با اوست !
خوشترين مايه دلبستگي من با اوست .
در فروبسته ترين دشواری ،
در گرانبارترين نوميدی ،
بارها بر سرخود ، بانگ زدم :
– هيچت ار نيست مخور خون جگر ،
دست كه هست !
بيستون را ياد آر ،
دست هايت را بسپار به كار ،
كوه را چون پَر كاه از سر راهت بردار !
وه چه نيروی شگفت انگيزي است ،
دست هايی كه به هم پيوسته است !
به يقين ، هر كه به هر جای ، در آيد از پاي
دست هايش بسته است !
دست در دست كسی ،
يعنی : پيوند دو جان !
دست در دست كسی
يعنی : پيمان دو عشق !
دست در دست كسی داری اگر ،
دانی ، دست ،
چه سخن ها كه بيان می كند از دوست به دوست ؛
لحظه ای چند كه از دست طبيب ،
گرمی مهر به پيشانی بيمار رسد ؛
نوشداروی شفا بخش تر از داروی اوست !
چون به رقص آيی و سرمست برافشاني دست ،
پرچم شادی و شوق است كه افراشته ای !
لشكر غم خورد از پرچم دست تو شكست !
دست ، گنجينه مهر و هنر است :
خواه بر پرده ساز ،
خواه در گردن دوست ،
خواه بر چهره نقش ،
خواه بر دنده چرخ ،
خواه بر دسته داس ،
خواه در ياري نابينايی ،
خواه در ساختن فردايی !
آنچه آتش به دلم مي زند ، اينك ، هر دم
سرنوشت بشرست ،
داده با تلخی غم های دگر دست به هم !
بار اين درد و دريغ است كه ما
تيرهامان به هدف نيك رسيده است ، ولی
دست هامان ، نرسيده است به هم !

خوب۰بد۰