بنگه ای سردار جنگل قبله گاه روشن من
هنوز با زخم تن تو داره می سوزه تن من
برخیز و ببین تو جنگل درختها قدش خمیده
داغ قلب تورو خورشید به تن جنگل کشیده
وسعت تمام قلبت وسعت خاک وطن بود
عشق میهن از سراپا به تو تنها پیراهن بود
وقت شب فریاد جنگل صدای تورو می یاره
روح پرصلابت تو توی جنگل خونه داره
بنگه ای سردار جنگل قبله گاه روشن من
هنوز با زخم تن تو داره می سوزه تن من ( ادامه )