اشعار فریدون مشیری – غبار بیابان
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : شنبه 31 ژانویه 2015
بیابان تا بیابان در غبار است
چراغ چشم ها در انتظار است
غبار هر بیایان را سواری ست
غبار این بیابان بی سوار است
خوب۰بد۰
897 views مشاهده
0 دیدگاه
بیابان تا بیابان در غبار است
چراغ چشم ها در انتظار است
غبار هر بیایان را سواری ست
غبار این بیابان بی سوار است
تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم
دیشب به یاد زلف تو در پرده های ساز
جان سوز بود شرح سیه روزگاریم
بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود
دیشب که ساز داشت سرسازگاریم
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد شب زنده داریم
طبعم شکار آهوی سر در کمند نیست
ماند به شیر شیوه وحشی شکاریم
شرمم کشد که بی تو نفس میکشم هنوز
تا زنده ام بس است همین شرمساریم