چه دردی بیشتر از این
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : پنجشنبه 28 آوریل 2016
چه دردی بیشتر از این که دردم را نمیدانی
به چشمم خیره میگردی ولی غم را نمیخوانی
چه باشی یا نباشی من برایت آرزو کردم
چه دردی بیشتر از این که این ها را نمی دانی
برایم روز روشن بود میدانستم از اول
که میاید چنین روزی که میگوئی نمیمانی
برای من که بعد از تو ندارم شاخه ی سبزی
چه فرقی میکند دیگر هوای صاف و بارانی
شبیه موریانه،خاطرت در ذهن می ماند
که میپوسد مرا کم کم به آرامی و پنهانی
دل آئینه ام حتی اگر کوهی شود آخر
به سنگی،خرد می گردد به یک لحظه به آسانی
چه میدانی؟تمام پیکرم چون شمع می سوزد
که امشب در دلم برپاست یک شام غریبانی
خوب۰بد۰
لینک کوتاه
https://40kalag.ir/?p=11021
285 views مشاهده
0 دیدگاه
صفحه اصلی
00