زندگینامه اوحدی مراغه ای
رکن الدین اوحدی مراغه ای عارف و شاعر
پارسی گوی ایران در قرن هشتم هجری و اهل مراغه است
پدرش از اهالی اصفهان بود و خود او نیز مدتی در اصفهان اقامت داشت
بنابر این نامش اوحدی اصفهانی نیز ذکر شده است
او علاقه زیادی به تصوف و عرفان داشت
و از پیروان ابوحامد اوحد الدّین احمد کرمانی از عرفای معروف بوده
و تخلص خود را نیز از نام وی گرفته است
اوحدی معاصر ایلخان مغول سلطان ابوسعید بود و آرامگاه او در مراغه است
هم اکنون یک موزه دائمی در مقبره اوحدی در مراغه دایر میباشد
دانشنامه بزرگ اسلامی در پیرامون مذهب او چنین آورده است:
دربارهٔ مذهب اوحدی مطلبی به صراحت بیان نشده است
ولی در دیوان او اشاراتی هست که از اعتقاد وی به تشیع حکایت میکند
از جمله:
چندین بار از علی (ع)، حسین (ع)، رضا (ع) و مهدی (ع) یاد کردهاست…
اشعار اوحدی مراغهای از ابتدا مورد توجه بوده
و تعداد آنها به ۱۴٫۷۲۹ بیت میرسد
از آثار اوحدی دست نویسهای بسیاری به جا مانده است
دیوان که شامل :
قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات و رباعیات است
جام جم که شامل :
مثنویهای اوحدی است
منطق العشاق، یا ده نامه، محبتنامه که شامل :
نامههایی عاشقانه که میان عاشق و معشوق رد و بدل می شده است
اوحدی مراغهای سه غزل به عنوان زبان اصفهان دارد
که جزو فهلویات شناخته میشود
دیم تو خورد و چشم مو تر
هشکش ویکر وان خوزارو
واتت که سر فلا کروهینی تو ساعتی
کین آه سوته دل بهر چه تو وات ایستاده بو
در کنار مقبره اوحدی موزه اوحدی واقع گردیده است
این موزه به علت اینکه شهر مراغه در دوره ایلخانیان مغول
مقر حکومتی و پایتخت آنان بوده است
عنوان موزه تخصصی ایلخانی را به خود اختصاص داده است
اشیاء موجود در این موزه شامل :
ظروف سفالی، سکه، کتابت، ظروف مفرغی، شیشه
که کتیبههای باقی مانده از رصد خانه و سنگ قبور
مربوط به دوران اسلامی است
در بند غم عشق تو بسيار کسانند
تنها نه منم خود، که درين غصه بسانند
در خاک به اميد تو خلقيست نشسته
يک روز برون آی و ببين تا به چه سانند
عشاق تو در پيش گرفتند بيابان
کان طايفه ده را پس ازين هيچ کسانند
کو محرم رازی که اسيران محبت
حالی بنويسند و سلامی برسانند