شب از شبهای پاییزیست
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : سهشنبه 26 آگوست 2014
شب از شبهای پاییزییست.
از آن همدرد و با من مهربان شبهای شکآور،
ملول و خستهدل، گریان و طولانی.
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد،
و یا بر بامدام گرید، از من نیز پنهانی.
و اینک (خیره در من مهربان) بینم
که دست سرد و خیسش را
چو بالشتی سیه زیر سرم ـ بالین سوداها ـ گذارد شب
من این میگویم و دنباله دارد شب.
خموش و مهربان با من
بهکردار پرستاری سیه پوشیده پیشاپیش، دل برکنده از بیمار،
نشسته در کنارم، اشک بارد شب.
من این میگویم و دنباله دارد شب
خوب۰بد۰
لینک کوتاه
https://40kalag.ir/?p=389
569 views مشاهده
0 دیدگاه
صفحه اصلی
00