دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

» عاشقانه هادانلود موزیک » صفحه 25

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,930 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

دلبری کردنت ای یار

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

دلبری کردنت ای یار دل آزار کم است
دوستت دارم و این جمله چه بسیار کم است !

نعره از عمق دل و جان بزند آهویی
که شود یک شبه در دام گرفتار کم است

کشته ی عشق زیاد است ولی اینگونه
جان به جان دادن ما پیش تو یکبار کم است

تیغ بر دست ودل ما زدنت نیست ، غمی
که در این دوره زمانه گل بی خار کم است .

از دل چاه مکش یوسف ما را بیرون
گرگ در شهر زیاد است و خریدار کم است

فکر کن پنجره ای رو به هوایی تازه
دردل تیره وبی رونق انبار کم است

زندگی رنگ غبار است و فراموشی ، گر
قاب عکس من و تو سینه ی دیوار کم است

خوب۰بد۰

حال من خوب است

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

کاش می شد که عمر این شب ها ، مثل موهای مشکی ات کوتاه
به خودم وعده می دهم که برو! ته این جاده می رسد تا ماه!

بیست سال است یک نفر دارد، در دلم انتظار میکارد
بیست سال است دوستت دارم، از همان عصر دوم دی ماه

که خدا آفرید دستم را بسپارد به دست های خودت
بسپارد به دست های کسی ? که ندارد از عاشقی اکراه

شاید از ازدحام دلتنگی ست ،هر کجا می روم همانجایی
لب ساحل…کرانه های خلیج…کوچه پس کوچه های کرمانشاه

چندروزی ست با خیالاتم ، خواب تاریخ را به هم زده ام
آه چیزی نمانده کشته شوم مخفیانه به دست نادرشاه

تب؟ ندارم نه! حال من خوب است . باخودم حرف می زنم؟ شاید!
بهتر از این نمی شود حال شاعری که بریده نیمه ی راه

شعر با من بگو مگو دارد ، زندگی بچگانه لج کرده!
نیستی و بهانه گیر شدم … نیستی و بدون یک همراه

دوست دارم که با خودم باشم ، دوست دارم به خانه برگردم
چندروزی بدون مردم شهر ، فارغ ازهای و هوی دانشگاه

باخودم حرف می زنم، شاید راه کوتاه تر شود قدری
که به آخر نمی رسد این راه… نه! به آخر نمی رسد این راه!

خوب۰بد۰

هر چه می خواهی بگو

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

من سزاوارم به نفرین، هر چه می خواهی بگو
از تو نفرین است شیرین، هر چه می خوای بگو

خسته ای و هیچ کس گوشش بدهکار تو نیست
گوش من با توست، بنشین! هر چه می خواهی بگو

آینه همراز خوبی نیست، پنهانی بخند
دور از چشم سخن چین هر چه می خواهی بگو

با تو باشم طعم غم هایم چه فرقی می کند؟
حرف های تلخ و شیرین هر چه می خواهی بگو

دین و دنیا را به شوق حرف هایت باختم
حال با این قلب بی دین هر چه می خواهی بگو!

خوب۰بد۰

چشمان زلیخا

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

تا که چشمان زلیخا به غلام افتاده
یوسف از چاه به زندان مدام افتاده

گرگ امروزه زیاد است نظر کن یعقوب
که جگر گوشه ی تو دست کدام افتاده ؟!

خال مشکین که برآن عارضی گندم گون است
دانه بود و دلت اینگونه به دام افتاده

دل سپردن قدم اول دل کندن ماست
حرف « واو » ی که از آغاز سلام افتاده

می جود فکر کسی ناخن و لب هایت را
مثل مردی که به چنگال جذام افتاده

ماه در آینه ی آب خودش را می دید
حوض بیچاره گمان برد که به دام افتاده ؟!

خوب۰بد۰

بغلم کن

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

سردم شده بدجور عزیزم بغلم کن
یخ کردم از این سوز دمادم بغلم کن

تا باد مرا با خود از این کوچه نبرده
بی دغدغه با دغدغه محکم بغلم کن

دنیا همه مشتاق تو هستند ولی تو
با وسعت شوق همه عالم بغلم کن

شد شایعه غم خورده در این کوچه یکی را
تا آن که نبلعیده مرا هم بغلم کن

این شهر همه در پی حرفند و حسودند
آهسته و پیوسته و کم کم بغلم کن

از لطف تو هر بی سر و پایی شده آدم
امید که من هم شوم آدم بغلم کن

من داوطلب آمده ام تا که بمیرم
اینجاست همان خط مقدم بغلم کن

گیریم که پیش از همه با این عمل زشت
رفتیم جهنم به جهنم بغلم کن

حتی بشود محشر عظمی همه دنیا
ای رهبر دل های معظم بغلم کن

انکحت و زوجت دلم عاقد و شاهد
ای عشق شدم من به تو محرم بغلم کن…!

خوب۰بد۰

بگو به ساحل چشمت

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

ترانه‎های عاشقانه

زمین شناسِ حقیری تو را رصد می کرد
به تو، ستاره ی خوبم نگاه بد می کرد

کنارت ای گل زیبا، شکسته شد کمرم
کسی که محو تو می شد، مرا لگد می کرد

تو ماه بودی و بوسیدنت، نمی دانی
چه ساده داشت مرا هم بلند قد می کرد

بگو به ساحل چشم ات که من نرفته، چطور؟
به سمت جاذبه ای تازه جزر و مد می کرد

چه دیده ها که دلت را به وعده خوش کردند
چه وعده ها که دل من ندیده رد می کرد

کنون کشیده کنار و نشسته در حجله
کسی که راه شما را همیشه سد می کرد

خوب۰بد۰

به تو گفتم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

عاشقانه

به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟
سربه تایید تکان دادی و گفتی آری !

(عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود
او که از جان خودت دوست ترش می داری )

ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من
بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری

من عروس توام ای از من و آغوشم دور
خطبه را گریه ی من می کند امشب جاری

زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده
زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری

گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم
به -غزل گریه- ی هر روز..به شب بیداری

روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری …

خوب۰بد۰

بیاد پدربزرگم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 18 آوریل 2016

دیگه نیستش… نداریمش
به یاد ندارم روزی که نبوده باشی
حتی یه نیم نگاه کافی بود بدونیم که هستی مث همیشه
فکر میکردیم حالا حالاها خواهی بود
همه میگن که تو رفتی
همه میگن که تو نیستی
با این رخت سیاه که تن هممون هس
با این همه تسلیت و پارچه های سیاه بر در و دیوار خونه
میخوان بگن دیگه رفتی واسه همیشه
میخوان باورمون شه که دیگه نیستی و باید برا دیدنت بریم سر مزارت
باورت میشه؟
ازین به بعد باید با خاطراتت سر کنیم و برا همدیگه تعریف کنیم و گریه گریه گریه
باورمون نمیشه آخه
هنوزم فکر میکنیم تو اتاقتی با پتویی که همیشه رو دوشته
هنوزم قدم میزنی آروم آروم با اون پاهای نحیفت
هنوزم صدا میزنی و میگی تشنمه آب میخوام

هنوزم صدات
صدات صدات صدات
تو گوشمه هی میگفتی بریم خونه خودمون
هنوزم چشات جلو چشامه
چشایی که قرمز میشدن از بی خوابی
پلک زدنات
اون انگشتای خاصِت
انگشتای مردونه ی زحمت کشیده که میکشیدی رو سرت
تلخه تلخ
کاش اون دنیا تلفن داشت میتونستیم حالتو بپرسیم
بدونیم چی نیاز داری
بدونیم کسی هست یه لیوان آب دستت بده
کاش یکی از حال و روزت خبر بیاره واسمون
پشت و پناه بچه ها و نوه ها بودی
ستون خونه بودی
آه که چقدر بی خوابی کشیدی
ینی اقد خسته بودی که عصر جمعه واسه همیشه خوابیدی؟
باور کن دیگه خیلی سرد و سوت و کوره این خونه

خوب۰بد۰

چشمت با نگاهم مهربان نیست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 17 آوریل 2016

ترانه‎های عاشقانه

هر چند چشمت با نگاهم مهربان نیست
چشمم به دنبال ِ نگاه ِ این و آن نیست

چندیست حالم را نمی پُرسی و دانم
لطفت به من حتّی به قدر ِ دیگران نیست

در سر اگر باشد هوای دختر ِ خان
هرگز رعیّت زاده را ترسی ز خان نیست

با من غریبی می کنی و سر گِرانی
در پیش ِ نا اهلان ولی نازت گِران نیست

فکر ِ سرت را خواندم از نوع ِ نگاهت
لطفا مودّب باش ، این طرز ِ بیان نیست

دل پیش ِ شاعر حُرمتی دارد وگرنه
شاعر برای دل ربودن ناتوان نیست !

هرگز ” خداحافظ “ نگو وقت ِ جدایی
چشمم حریف ِ گریه های بی امان نیست

حال ِ دلم ، حال ِ پلنگی مست و وحشیست
افسوس ماهی بر زمین و آسمان نیست !

خوب۰بد۰

نگفته هم پیداست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 17 آوریل 2016

چه بگویم؟ نگفته هم پیداست
غم این دل مگر یکی و دو تاست؟

به همم ریخته ست گیسویی
به همم ریخته ست مدتهاست

هم به هم ریخته ست هم موزون
اختیارات شاعری خداست

در کش و قوس بوسه و پرهیز
کارمان کار ساحل و دریاست

نیست مستور آن که بد مست است
چشم تو این میانه استثناست

خاطرت جمع من پریشانم
من حواسم هنوز پرت هواست

از پریشانی اش پشیمان نیست
دل شیدای ما از آن دلهاست !

هر کجا میروی دلم با توست
هر کجا میروم غمت آنجاست

عشق سوغات باغهای بهشت
عشق میراث آدم و حواست

خوب۰بد۰