دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

دانلود موزیک » یک سایت دیگر با وردپرس فارسی » صفحه 185

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,932 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

این روزها حس می کنم از عشق سرشارم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 21 ژوئن 2016

شعر های عاشقانه

این روزها حس می‌کنم از عشق سرشارم
حس می کنم حال و هوای دیگری دارم
این من که می بینی ،من یک سال پیشم نیست
پیداست این از چهره ام از شوق بسیارم
حس می کنم چیزی که از چشم تو می آید
این روز ها جا می‌کند در عمق پندارم
در خواب هم نام قشنگت بر لبم جاریست
یعنی به یاد تو میان خواب بیدارم
می خواستم بعد از شکستن های پی در پی
دل را به دست مردم این شهر نسپارم
می خواستم آن طور که می خواستم باشم
اما تو که باشی من از تسلیم ناچارم (ادامه)

خوب۰بد۰

بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می‌كند

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 21 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند
وای دل چون كوه كی بی تو لجاجت می كند
اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد
هیچوقت عشقت به دل فكر فراموشی نكرد
عشق من با تو به میزان تقدس می رسد
بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد
دوستت دارم برای من كلامي تازه نیست
حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست
در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم
بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم
با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم
ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم
چشمهای مهربان تو فراموشم نشد
هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد
من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام
ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام

خوب۰بد۰

در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 19 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست
اين سان نمي يابي ز من حتي نشان اي دوست
من درتو گم گشتم مرا در خود صدا مي زن
تا پاسخم را بشنوي پژواك سان اي دوست
در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردي مكن با اين چنين آتش به جان، اي دوست
گفتي بخوان – خواندم – گرچه گوش نسپردي
حالا كه لالم خواستي پس خود بخوان اي دوست
من قانعم آن بخت جاويدان نمي خواهم
گر مي تواني يك نفس با من بمان اي دوست
يا نه، تو هم با هر بهانه، شانه خالي كن
از من – من اين بر شانه ها بار گران- اي دوست
نا مهرباني را هم از تو دوست خواهم داشت
بيهوده مي كوشي بماني مهربان اي دوست
آن سان كه مي خواهد دلت با من بگو آري
من دوست دارم حرف دل را بر زبان اي دوست

“محمدعلي بهمني”

خوب۰بد۰

همه ميپرسند چيست در زمزمه مبهم آب

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 19 ژوئن 2016

اشعار فریدون مشیری

همه ميپرسند
چيست در زمزمه مبهم آب
چيست در همهمه دلكش برگ
چيست در بازي آن ابر سپيد
روي اين آبي آرام بلند
كه ترا مي برد اينگونه به ژرفاي خيال
چيست در خلوت خاموش كبوترها
چيست در كوشش بي حاصل موج
چيست در خنده جام
كه تو چندين ساعت
مات و مبهوت به آن مي نگري
نه به ابر
نه به آب
نه به برگ
مه به اين آبي آرام بلند
نه به اين خلوت خاموش كبوترها
نه به اين آتش سوزنده كه لغزيده به جام ( ادامه )

خوب۰بد۰

از خانه بيرون ميزنم اما کجا امشب

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 19 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

از خانه بيرون ميزنم اما کجا امشب
شايد تو ميخواهي مرا در کوچه ها امشب!
پشت ستون سايه ها روي درخت شب
مي جويم اما نيستي در هيچ جا امشب؟
ميدانم ، آري نيستي اما نمي دانم
بيهوده مي گردم به دنبالت چرا امشب؟
هر شب ترا بي جستجو مي يافتم اما
نگذاشت بي خوابي به دست آرم ترا امشب
ها…سايه اي ديدم! شبيه ات نيست اما حيف!
اي کاش مي ديدم به چشمانم خطا امشب
هر شب صداي پاي تو مي آمد از هر چيز
حتا ز برگي هم نمي آيد صدا امشب
امشب ز پشته ي ابرها بيرون نيامد ماه ( ادامه )

خوب۰بد۰

از قهوه خانه ی سر میدان شروع شد

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 19 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

از قهوه خانه ی سر میدان شروع شد
از شکل های داخل فنجان شروع شد
می آمدی و بافه ی گیسو به دست باد
و عشق از این فضای پریشان شروع شد
گنجشک تو شدم ،همه ی جفت بازی ام
از سیم های لخت خیابان شروع شد
– رحمت رساد شیخ اجل را – که بوسه مان
از باب ” عشق و شور ” گلستان شروع شد
پرسه شدی به باد ، هوا گردباد شد
بوسه زدی به ابر ، و باران شروع شد
حوّای مینیاتوری گیس گندمی !
از هیکل تو شوخی شیطان شروع شد ( ادامه )

خوب۰بد۰

لبهات آن دو شعله ی افروخته به چند

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : یکشنبه 19 ژوئن 2016

ترانه‎های عاشقانه

لبهات آن دو شعله ی افروخته به چند؟
آن چشمهای قهوه ای سوخته به چند
گیسو طلای روسری آتشفشان بگو
گنجی که کوه در دلش اندوخته به چند؟
حال خوشیست دم به دم جذبه های تو
این حس آشنای نیاموخته به چند؟
آماج تیر هاست اگرچه تنم ولی
تیری که عشق را به دلم دوخته به چند؟
تا کی بسوزم از غم دوری دست هات
اش نخورده و دهن سوخته به چند؟

خوب۰بد۰

کودکی که تازه دیده باز می کند

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : شنبه 18 ژوئن 2016

عاشقانه ها

کودکی که تازه دیده باز می کند
یک جوانه است
گونه های خوشتر از شکوفه اش
چلچراغ تابناک خانه است
خنده اش بهار پر ترانه است
چون میان گاهواره ناز می کند…
ای نسیم رهگذر به ما بگو
این جوانه های باغ زندگی
این شکوفه های عشق
از سموم وحشی کدام شوره زار
رفته رفته خار می شوند؟؟
این کبوتران برج دوستی
از غبار جادوی کدام کهکشان
گرگ های هار می شوند؟؟

«فريدون مشيري»

خوب۰بد۰

ای آنکه در شبانه من روشنی هنوز

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : شنبه 18 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

ای آنکه در شبانه من، روشنی هنوز
گاهی به من بگو که به یاد منی هنوز
باغ خزان من ز تو رونق گرفته است
تنها گل شکفته این گلشنی هنوز
گلزار عطر و رنگ شدی، سالهای سال
مستم به عطر بوته پیراهنی هنوز
در جستجوی گوشه آرام با توام
چون کودکی، رها شده بر دامنی هنوز
معجون نرمش و آرامشی و عشق
ابریشمی، صدفی، سوسنی هنوز
مرغی کنار شیشه پرو بال می زند
برجان پر شکسته من مامنی هنوز
گاهی به من بگو که به یاد منی هنوز
ای آنکه شاهد این شیونی هنوز

دکتر منوچهر محمدزاده

خوب۰بد۰

اگر حرفی سرودی روی لبها نیست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : شنبه 18 ژوئن 2016

اشعار عاشقانه

اگر حرفی، سرودی روی لبها نیست
و زنگ نعره ای در گوش شبها نیست
اگر اکنون هجوم درد و تنهاییست
اگر امید من امید رویاییست
بترس از من، بترس از من،

از این سیل جدا افتاده ی مغرور
بترس از من، بترس از من

که پر کینه نگاهت میکنم از دور
نخواهم رفت…
خواهم ماند
روزی با تو، خواهم خواند، سرودی را که از چشمم نمی خوانی
حدیثی را که جز رویا نمیدانی
برایت مهربان بودم، تو میدانستی و نامهربان بودی
به پایت زندگی دادم، تو رنجم دادی و در فکر جان بودی
گرفتی هر چه از من بود، چو دشمن مرا پا بستی و رفتی
چو ترسیدی که بگریزم گل پیوندمان بشکستی و رفتی
بترس از من…

خوب۰بد۰