دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

دانلود موزیک » یک سایت دیگر با وردپرس فارسی » صفحه 226

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,930 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

اشعار فریدون مشیری – تشنه طوفان

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : چهارشنبه 28 ژانویه 2015

دیگر به روزگار نمی بینم ،
آن عشق ها که تاب و توان سوزد ،
در سینه ها ز عشق نمی جوشد
آن شعله ها که خرمن جان سوزد
آن رنج ها که درد برانگیزد
وان درد ها که روح گدازد نیست
آن شوق و اضطراب که شاعر را
چنگی به تار جان بنوازد نیست
در سینه ، دل ، چو برگ خزان دیده
بی عشق مانده سر به گریبان است ،
از بوسه ی نسیم نمی لرزد
این برگ خشک تشنه ی طوفان است!
طوفان عشق نیست که دل ها را
در تنگنای سینه بلرزاند ؛
تا بر شراره های روان سوزش
شاعر سر شک شوق بیافشاند.
عشقی نه تا به سر فکند شوری
رنجی نه تا به دل شکند خاری
داغی نه تا به دفتر دانایی
آتش زنم ز گرمی گفتاری!
من شمع دلفروز سخن بودم
اکنون زبان بریدن و خاموشم
ترسم که شعر نیز کند آخر
مانند روزگار ، فراموشم!

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – آرام دل و دیده ی ما

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : چهارشنبه 28 ژانویه 2015

آرام دل و دیده ی ما از سفر آید
تا بی خبرم شاد کند بی خبر آید
اندر پی این شام سیه چون سحر آید
خورشید بر آید
تا رنگ فراق از دل تنگم بزداید
اول به سراغ من افسرده دل آید
در ظلمت این کلبه چو مه رخ بنماید
آغوش گشاید
من از دل پر درد یکی ناله بر آرم
چون جان به برش گیرم و بر سینه فشارم
بر دامن او سر نهم و اشک ببارم
تا جان بسپارم
ای وای که این صحنه همه خواب وخیال است
او را چه غم امروز که عاشق به چه حال است
آن آرزوی خام که در حکم محال است
امید وصال است
باز آی که دیگر دل من تاب ندارد
وین گلشن جان یک گل شاداب ندارد
زندانی زندان تو مهتاب ندارد
شب ، خواب ندارد
خواندم همه شب با غم و اندوه خدا را
کز من بستان این تن از روح جدا را
یا باز رسان یار سفر کرده ی ما را
دریای صفا را
هر چند خزان است و نشاطی به چمن نیست
هر چند دراین دشت به جز زاغ و زغن نیست
هر چند دراین باغ ، گل وسرو وسمن نیست
کس شاد چو من نیست
امروزمرا با گل وگلزارچه کار است ؟
من خود همه گل بینم اگر خود همه خار است
در چشم من امروز که بر مقدم یار است
پاییز، بهار است

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – دو چشم خسته

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

دو چشم خسته اش از اشک تر بود
ز روی دفترم چون دیده برداشت
غمی توی نگاهش رنگ می باخت
حدیثی تلخ در آن یک نظر داشت
مرا حیران از این نازک دلی کرد
مگر این نغمه ها در او اثر داشت
چرا دل را به خاکستر نشانید
اگر از سوز پنهانش خبر داشت
نخستین بار خود آمد بسویم
که شوقی در دل و شوری به سر داشت
سپردم دل به دست او چو دیدم
که غیر از دلبری چندین هنر داشت
دل زیبا پرست من ز معشوق
تمنای نگاهی مختصر داشت
نگاهش آسمانی بود و افسوس
که در سینه دلی بیدادگر داشت
پر پروانه ای را سوخت این شمع
که جانان را ز جان محبوب تر داشت
مرا گوید مخوان شعر غم انگیز
که حسرت عقده گردد در گلویم
خدا را با که گویم این ستمگر
غمم را هم نمی خواهد بگویم

خوب۰بد۰

اشعار فریدون مشیری – فردای ما

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

توی توی به خدا این که از دریچه ماه
نگاه میکند از مهر و بامنش سخن است
توی که روی تو مانند نو گلی شاداب
میان چشمه مهتاب بوسه گاه من است
توی توی به خدا این توی که در دل شب
مرا به بال محبت به ماه میخوانی
توی توی که مرا سوی عالم ملکوت
گهی به نام و گهی به نگاه میخوانی
توی توی به خدا این دیگر خیال تو نیست
خیال نیست به این روشنی و زیبایی
توی که امدی تا کنار بستر من
برای این که نمیرم ز درد تنهایی
توی توی به خدا این حرارت لب توست
به روی گونه سوزان و دیده تر من
گهی به سینه پر اضطراب من سر تو
گهی به سینه پر التهاب تو سر من
توی توی به خدا دلنشین چو رویایی
توی توی به خدا دلربا چو مهتابی
توی توی که ز امواج چشمه مهتاب
به اتش دلم از لطف میزنی اب
توی توی به خدا عشق و ارزوی منی
به سینه تا نفسی هست بیقرار توام
توی توی به خدا جان و عمر و هستی من
بیا که جان به لب اینجا در انتظار توام
منم منم به خدا این منم که در همه حال
چو طفل گمشده مادر به جستجوی توام
منم که سوخته بال و پرم در اتش عشق
در ان نفس که بمیرم در ارزوی توام
منم منم به خدا این که در لباس نسیم
برای بردن تو باز میکند اغوش
من ان ستاره صبحم که دیدگان تو را
به خواب تا نسپارم نمیشوم خاموش
منم منم به خدا این منم که شب همه شب
به بام قصر تو پا مینهم به بیم و امید
اگر ز شوق بمیرد دلم چه جای غم است
در این میانه فقط روی دوست باید دید
منم منم به خدا سایه تو نیست منم
نگاه کن منم ای گل که با تو همراهم
منم که گرد تو پر میزنم چو مرغ خیال
ز درد عشق تو تا ماه میرود اهم
منم منم به خدا این منم که سینه کوه
به تنگ امده از اشک و اه و زاری من
ز کوه هر چه پرسی جواب میگوید
گواه ناله شبهای بیقراری من
من و توایم که در اشتیاق میسوزیم
من و توایم که در انتظار فرداییم
اگر سپیده فردا دمد دگر ان روز
من و تو نیست میان من و تو این ماییم …

خوب۰بد۰

ﺩﺭﺱ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

دیگه منت نمیکشم …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﻮﻧﯽ ﮐﺮﺩ
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ ﮐﻨﻢ …
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﻟﻤﻮ ﺷﮑﻮﻧﺪ
ﻣﻦ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺸﮑﻮﻧﻢ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻧﺰﺍﺭﻡ ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮑﻬﺎﻣﻮ ﺑﺒﯿﻨﻪ …
ﻧﺰﺍﺭﻡ ﮐﺴﯽ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ
ﻭ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﻝ ﺑﺴﻮﺯﻧﻪ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺧﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﻧﮑﻨﻢ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺭﺍﺯ ﺩﻟﻤﻮ ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﮕﻢ
ﺑﺠﺎﺵ ﺭﺍﺯﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﻢ …
ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﺯﯾﺮ پاهام ﻟﻪ ﻧﮑﻨﻢ
ﻧﺰﺍﺭﻡ ﮐﺴﯽ ﻏﺮﻭﺭﻣﻮ ﺑﺸﮑﻮﻧﻪ …
. ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﮐﺴﯽ ﻧﮑﻨﻢ
ﺟﺰ ﻫﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻣﻪ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻫﺪﻓﻢ
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺪﻡ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﯾﮏ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻗﺎﻧﻮﻥ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﻭﻟﯽ ﺣﺮﻣﺖ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺸﮑﻨﻢ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﻡ ﻫﺮﭼﯽ ﺭﻗﻢ ﺯﺩ
ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺩﻡ ﻧﺰﻧﻢ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻨﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺑﺎﺷﻪ …
ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺩﺭﺱ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺱ …

خوب۰بد۰

فقط صبور باش

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

خودت را كه به خدا سپردی …
ديگر نگران هيچ طوفاني مباش …
كشتي نوح را يك غيرحرفه اي ساخت
كشتي تايتانيك را يك حرفه ای …
باور نميکنم که خدا هيچگاه به ما بگويد نه …
خدا سه گزينه دارد :
آری …
باشه ولی الان نه …
پيشنهاد بهتري برايت دارم …
فقط صبور باش …
چه بسا خداوند
هر گره اي كه در كار ما مي اندازد
همچو گره هاي قالي باشد
كه نهايتا قصد دارد با آنها نقشي زيبا را بيافريند

خوب۰بد۰

ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺵ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ
ﻧﯿﻤﻪ ﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﺍ …
ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ
ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﺒﺎﺭ
ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ …
ﺳﺎﺩﻩ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﺨﻨﺪ
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﻤﻖ ﻣﻌﻨﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ …
ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ
ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻧﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ …
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻫﺮﮒ ﺣﯿﺎﺗﺖ را ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺎﻓﺘﯽ …
ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ :
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺯﺍﻧﻮ ﺯﺩﻥ
ﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ …

خوب۰بد۰

دنیای کودکیم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

دیگه دلم نه پول میخواد
نه آغوش
نه مهمونی
نه حتی آینده
دلم بچگیمو میخواد… پاهای شنی
دستای کاکائویی
دلم میخواد وقتی بلال میخورم کل صورتم زغالی شه
۱۰۰ بار یه سرسره ی ۱ متری رو برم
بازم خسته نشم…
چایی رو با ۱۰ تا قند بخورم
بستنی و پفک و لواشک رو باهم بخورم
سرچیزای مسخره اینقد بخندم بیوفتم کف اتاق
دلم میخواد مثل بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه
آدامس بچسبونم زیر میز کلاسا
عید یامو بریزم تو قلک
دلم میخواد بازم رو دیوار نقاشی بکشم
مورچه ها رو بکشم…
دلم میخواد وقتی گریه میکنم
مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهن تنم….
دلم میخواد شبا تو خواب غلت بزنم
جای اینکه حرف بزنم!
۱۰۰۰ تومن تو جیبم باشه اما دلم خوش باشه
از شاخه درختا بالا برم
غروبای بعضی روزا فقط منتظر “آنشرلی” باشم
ولم کنی تا صبح تو شهر بازی بمونم
مادرم که نماز میخونه برم جلوش اینقد ادا در بیارم تا بخنده
نمازشو بشکنه و بعدش فرار کنم
بزرگترین اشتباهم این بود که آرزو کردم بزرگ شم
دنیای بزرگا خیلی سرد و تنهاست

خوب۰بد۰

مشکل نسل ما

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 27 ژانویه 2015

تو پسر:
اگه به جز خوشگلی و هیکل چیزی نمیبینی و نمیخواهی،
مشکل از ذات. تو نیست!
از فرهنگ خرابی است که برای خودت جا انداختی که
دختر یعنی لذت، حال کردن، خوش گذرونی…
اما سعی کن بفهمی دختر یعنی:
حرمت، عشق، علاقه،محبت،احساس،آرامش،”زن”مادر”…
و اگر دستت به عشق برسد
همه را به قصد لذت هدف نمیگیری!
و تو دختر:
اگه برای خودت جا انداختی که
پسر یعنی قد، ته ریش،هیکل، قیافه، پول،ماشین،شهرت!
تقصیر تو نیست…
از عقده ی نداشتن چیزهایی است که سال هاگوشه دلت مانده
و روزگارت را سخت گذرانده!
اما درک کن؛
پسر یعنی تکیه گاه، سایه سر، پناه، امنیت،”مرد”پدر”…
و رابطه ی دونفره یعنی اعتماد، وفا، درک…
و ای کاش خراب شود این دیوارهای بی اعتمادی

خوب۰بد۰

ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺖ

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 19 ژانویه 2015

ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ..
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ،
ﮐﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ،
ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ …

ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﮐﻪ
ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ …
ﻫﯿﭻ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ !!
ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺖ
ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺟﺎﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺳﻬﻞ ﺍﺳﺖ،
ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻢ

خوب۰بد۰