دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

» شعردانلود موزیک » صفحه 57

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
پنج شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,295 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

یادم نمی آید

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 2 می 2016

اشعار عاشقانه

یادم نمی آید ولی انگار “بهمن”بود
دستت به روی شانه های خسته من بود

چیزی نمیگفتی ولی از دور میدیدم
حسی درون سینه ات در حال مردن بود

پیوند ما دیگر خیالی بود ناممکن
قلب من از شیشه دلت ازجنس آهن بود

بی اعتنا از من گذشتی و نفهمیدی
قلبی درون سینه درحال شکستن بود

من دست خالی گرچه باتقدیر جنگیدم
حتی زمین و آسمان با عشق دشمن بود

دیگر وجود خسته ام محکوم نابودیست
این آخرین فرصت برای از تو گفتن بود

خوب۰بد۰

دیگر نمی خواهم بگیری دست سردم را

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

دیگر نمی خواهم بگیری دست سردم را
حتی نمی خواهم ببینی روی زردم را

آرام در فریاد خود مصلوب می مانم
خودآرزو کردم خروج و دین طردم را

ازاین سکوت و گوشه گیری خرده می گیری
حتما فراموشت شده هرکار کردم را

تو می کشی بیرون تمام مهره هایت را
می بازم وتا می کنم من تخته نردم را

در من به پاشد محشری کوهی به راه افتاد
پیوست درهم سطح دریاهای دردم را

چون رفتنم حتمی شده بربادخواهم رفت
دیگر نمی بینی غبارم خاک و گردم را

خوب۰بد۰

بی تو آن ظلمی که شادی کرد با من

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

بی تو آن ظلمی که شادی کرد با من؛ غم نکرد
گریه هم یک ذره از اندوه هایم کم نکرد

آن قدر دنیای ما با هم تفاوت داشت که
خطبه های عقد هم ما را به هم محرم نکرد

راز دور افتادنم از خویش را از کس نپرس
هیچکس ظلمی که من بر نفس خود کردم نکرد

نیست تأثیری در ایما، لالها فهمیده اند
اینکه ده انگشت کار یک زبان را هم نکرد

نه هراس از آتش دوزخ، نه اخراج از بهشت
آخرش هم آدمی را هیچ چیز آدم نکرد

خوب۰بد۰

از تو چه پنهان خبری نیست

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

گفتی چه خبر؟ از تو چه پنهان خبری نیست
در زندگی ام، غیر زمستان خبری نیست

در زندگی ام، بعد تو و خاطره هایت
غیر از غم و اندوه فراوان خبری نیست

انگار نه انگار دل شهر گرفته ست
از بارش بی وقفه ی باران خبری نیست

ای کاش کسی بود که می گفت به یوسف
در مصر به جز حسرت کنعان خبری نیست

از روز به هم ریختن رابطه ی ما
از خاله زنک بازی تهران خبری نیست!

گفتند که پشت سرمان حرف زیاد است
از معرفت قوم مسلمان خبری نیست!

در آتش نمرود تو می سوزم و افسوس
از معجزه ی باغ و گلستان خبری نیست!

در فال غریبانه ی خود گشتم و دیدم
جز خط سیاهی ته فنجان خبری نیست

گفتی چه خبر؟
گفتم و هرگز نشنیدی
جز دوری ات ای عشق، به قرآن خبری نیست…

خوب۰بد۰

یک رو شادی و یک رو غم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

سکه یک رو شادی و یک رو غم است
تا نیفتد پشت و رویش مبهم است

عشق شیرین است، اما عشق من !
میوه های ِ تلخ و شیرین درهَم است

طعم خرمایی که گاهی می خورم
تلخی ِ پس لرزه ی شهر ِ بم است

هیچ می دانی چرا عاشق شدم ؟
چون دلم حس کرد یک چیزی کم است

موج پشتش از غم زخمی که خود
می زند بر پیکر ِ دریا خَم است

زخم های تازه گاهی وقت ها
روی ِ زخمی کهنه مثل ِ مرهم است

فکر می کردم که آدم مبتلا ست
عشق اما مبتلای آدم است !

خوب۰بد۰

تا قیامت هم اگر قهریم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

ترانه‎های عاشقانه

تا قیامت هم اگر قهریم، یعنی آشتی
اینکه در اندام یک شهریم، یعنی آشتی

دور از امواج دریا هردو تبعید از هوا…
اینکه در زندان یک نهریم، یعنی آشتی

قطره قطره در عطش ها گم شدن، پرپر شدن
اینکه زجرآورتر از زهریم، یعنی آشتی

قدمت سردرگمی هامان هزاران ساله شد!
اتفاق کهنه ی دهریم، یعنی آشتی

این تفاهم های پی در پی چه معنا میدهد؟!
تا قیامت هم اگر قهریم، یعنی آشتی…

خوب۰بد۰

بردار از چهره نقابت را

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

یک نیمه شب می شد ببینم عکس خوابت را..!!!
می گفتمت: بر دار از چهره ، نقابت را

تا بیشتر بشناسمت ای کمترین از خود
تا پی بری حال من و حال خرابت را

لب تشنه ی عشق از همیشه بودنم ، عشقست
می میرم و قدری ننوشم تا سرابت را

آغوش احساس ترا من ، پر نخواهم کرد
رویای وهم لحظه لحظه انتخابت را

ته مانده ی غمهای من ، نوش دل تنگم
– خوشتر ، که بندم مو به مو شرح شرابت را

بی پاسخم ، چشم ترا ، ابرو مکن نازک
می خواستی این زودتر گیری جوابت را ؟!

آرامشی از جنس عطر صبح می گیرم
ای بخت تیره حس کنم وقتی شتابت را

من شاعر با درد از دیرینه ، نزدیکم
با اینهمه می خواهم از دل اجتنابت را

خواهی که بیدارم کنی ، دست از سرم بردار
یا آنکه بردار از نگاه من ، نقابت را…

خوب۰بد۰

دریغ

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

اشعار عاشقانه

درد را در قفس سینه فشردیم ,دریغ!
دل خود را به کف غصه سپردیم,دریغ!

گر چه مجموعه به مجموعه سرودیم غزل
ما به درد دل یک فرد نخوردیم دریغ!

سال ها خورده غم خوب و خراب دنیا
غصه های دل خود هیچ نخوردیم دریغ!

روزگاریست که تلخابه ی غم‌های زمان
نوش جان کرده بسی باز نمردیم دریغ!

بار‌ها دست ندامت به سر خویش زدیم!
لیک دستی به سر خسته نبردیم دریغ!

خوب۰بد۱

در دام نگاه تو اسیرم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

ترانه‎های عاشقانه

چندیست که در دام نگاه تو اسیرم
درگیر زمستانم و دلبسته ی تیرم

هر توبه که مستلزم نشکسته شدن نیست
این عشق خطاییست که باید بپذیرم

در راه پر از برکه و مرداب و تباهی
صد شکر به دریای تو افتاده مسیرم

خوشبخت ترینم اگر امشب بگذاری
از گوشه ی لب های ترت بوسه بگیرم

من آدمک برفی و تو شعله ی عشقی
راضی شدم امشب که به یک بوسه بمیرم

خوب۰بد۰

تلخ تلخم،گریه دارم

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 28 آوریل 2016

ترانه‎های عاشقانه

تلخ تلخم،گریه دارم،مهربان! طوری م نیست
حال من خوب است مثل حالتان طوری م نیست

باز مردم آب پاکی روی دستم ریختند
ناگهان،حالم بد است و ناگهان،طوری م نیست

در درونم زخم های کهنه لب وا کرده اند
شعر! ای آتش میان استخوان،طوری م نیست

آن تویی،ببر بیابانی که در چنگال تو
این منم،زخمی غزال نیمه جان،طوری م نیست

قارچ ها از نوک انگشتان من قد می کشند
سمی ام در خویش اما باغبان،طوری م نیست

درد دارد قطره قطره نوش جانم می کند
قهوه ای هستم درون استکان،طوری م نیست

دست می افشانم و هی پای می کوبم به خاک
قرص تب بر،قرص هذیان،قرص نان، طوری م نیست

من اوستا خوانده ام،تکفیرم ای زرتشت پیر
کفر می ورزم به چشم این و آن،طوری م نیست

شهر می گوید جنون شعر دارم ای جنون
کاش می دادی به این مردم نشان،طوری م نیست

خوب۰بد۰