خنده رو لبا نیست چشم عاشقا نیست
که با گلهای خنده تو باغچه دلها نیست
تو راه شبه که دوره آتیش بازی چه جوره
وقتی که جای خنده بساط گریه جوره
تو واژه های شادی کی بوده که بوده خط کشی
شاپرک خنده رو کی از رو لب ها دزدید
وقتی که دیو غصه از خواب قصه پا شد
شب سرد و بی ستاره روزای ما سیاه شد
تو راه شبه که دوره آتیش بازی چه جوره
وقتی که جای خنده بساط گریه جوره
دفتر خاطرات کوچه را کی سوزونده
انگار تو ذهن کوچه خاطره ای نمونده ( ادامه )