ﯾﮏ ﺑﺎﺭ
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﺎﻧﯽ…
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺩﻟت…
غرورت …
اعتمادت …
ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ٬
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﻨﮕﺮﯼ!
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ
ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺼﺐ ﮐﻨﯽ …!!!
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﺎﻧﯽ…
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺩﻟت…
غرورت …
اعتمادت …
ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ٬
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺗﺮﮎ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﻨﮕﺮﯼ!
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ
ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺼﺐ ﮐﻨﯽ …!!!
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ
ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭ ﺯﺩﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﺸﻦ …
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻦ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﯽ
ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﯾﻪ ﻓﺼﻠﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﺷﺪﻥ …
ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﻣﯿﺸﻦ …
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﮔﺮﻓﺖ ،
ﺩﻝ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ …
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯼ …
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺑﻮﺩﻧﺸﻮﻥ ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﺕ ﭘﺮﺭﻧﮕﻪ
ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﺗﻤﺎﻡ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﻨﻮﯾﺴﯽ
ﻭ ﺍﻭﻧﺎ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻦ …
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …
باران که شدى مپرس ، اين خانه ى کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران ! توکه از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست
بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و رستم و موريانه يکيست
با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست
اين بى خردان،خويش ، خدا مى دانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار
در خلقت تو، و بال پروانه يکيست
گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى , کعبه و بتخانه يکيست!
چه حس خوبیه.. اینکه تو هستیُ
عاشق تر از خودم.. پیشم نشستیُ
عادت می دی منو.. به مهربونیات
تا من نفس نفس.. دیوونه شم برات
چه حس خوبیه.. اینکه تو با منی
اینکه به روی من.. لبخند می زنی
اینکه به فکرمی.. به فکر من فقط
هر چی نگات کنم.. سیر نمی شم ازت
با تو به زندگیم.. دلخوشی اومده
خوشبختی منو.. چشات رقم زده
چه حس خوبیه.. شیرینه لحظه هام
شادم کنار تو.. همینو من می خوام
مراقبی یه وقت.. من بی قرار نشم
سنگ صبورمی.. که غصه دار نشم
عادت می دی منو.. به مهربونیات
تا من نفس نفس.. دیوونه شم برات
چه حس خوبیه.. اینکه تو با منی
اینکه به روی من.. لبخند می زنی
اینکه به فکرمی.. به فکر من فقط
هر چی نگات کنم.. سیر نمی شم ازت
با تو به زندگیم.. دلخوشی اومده
خوشبختی منو.. چشات رقم زده
چه حس خوبیه.. شیرینه لحظه هام
شادم کنار تو.. همینو من می خوام
تو نزدیکی که ماهی ها به سمت خونه برگشتن
به عشقت راه دریا رو بازم وارونه برگشتن
تو این دنیا یه آدم هست که دنیاشو تو می بینه
کسی که پای هفت سینت یه عمره سیب می چینه
کنار سبزه و سکه، کنار آب و آینه
تموم لحظه های شب سکوتت هفتمین سینه
تو هم درگیر تشویشی مثل حالی که من دارم
برای دیدنت امشب تموم سال بیدارم
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم میگه تو نزدیکی به این خونه
هوای خونه برگشته تموم جاده بارونه
یه حسی تو دلم میگه تو نزدیکی به این خونه
دوستی ساده ی ما غیر معمولی شد
نمیدونم اون روز تو وجودم چی شد
نمیدونم چی شد که وجودم لرزید
دل من این حسو از تو زودتر فهمید
تو که باشی پیشم دیگه چی کم دارم؟
چه دلیلی داره از تو دست بردارم؟
بین ما کی بیشتر عاشقه من یا تو؟
هر چی شد از حالا همه چیزش با تو!
دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری
دست من نبود اگه اینجوری پیش اومد
میدونستم خوبی ولی نه تا این حد
انگاری صد ساله که تو رو میشناسم
واسه اینه انقدر روی تو حساسم
منِ احساساتی به تو عادت کردم
هر جا باشم آخر به تو برمیگردم
دیگه دست من نیست بستگی داره به تو
بستگی داره که تو تا کجا دوستم داری
بستگی داره که تو تا چه روزی بتونی
عاشق من بمونی منو تنها نذاری
روزای سخت نبودن با تو
خلا امیدو تجربه کردم
داغ دلم که بی تو تازه می شد
هم نفسم شد سایه ی سردم
تورو می دیدم از اونور ابرا
که میخوای سرسری از من رد شی
آسمونو بی تو خط خطی کردم
چه جوری میتونی انقده بد شی
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه
روزای سخت نبودن با تو
دور نبودنتو خط کشیدم
تازه میفهمم اشتباهم این بود
چهره ی عشقمو غلط کشیدم
عشق تو دار و ندار دلم بود
اومدی دار و ندارمو بردی
بیا سکوتتو بشکن و برگرد
که هنوزم تو دل من نمردی
سکوت قلبتو بشکن و برگرد
نذار این فاصله بیشتر از این شه
نمیخوام مثل گذشته که رفتی
دوباره آخر قصه همین شه
نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم
یه امشب غرورو بذارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه
غرورت نذار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دل شکستت کنه
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی به این آسونی
هنوز عاشقی و دوسش داری تو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی به این آسونی
از روزی که رفتی دنیا چه قشنگه
این خونه پر از عطر گلای رنگارنگه
از روزی که رفتی جولون می ده آفتاب
شب تو آسمون دوباره پیداش می شه مهتاب
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد
صبح بعد از اون روز کذایی
آسمون پر شد از رنگ حنایی
نمی خواست انگار به روش بیاره
که تو باشی، حناش رنگی نداره
اگه یک دنیا قشنگی باشه
اگه هر جا پر از عطر گلا شه
بدون اینو، دلم پیش تو گیره
نمی تونه کسی جاتو بگیره
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد
خیلی ممنون انقدر آسون منو داغون کردی
واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا
با همین سر به هواییت منو ویرون کردی
من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم
مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم