اشعار فریدون مشیری – غریب
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : شنبه 31 ژانویه 2015
دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دردی ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی
دل را
که در بهشت خدا هم غریب بود
خوب۰بد۰
لینک کوتاه
https://40kalag.ir/?p=1710
676 views مشاهده
0 دیدگاه
صفحه اصلی
00