دانلود جدیدترین آهنگ های ایرانی

» شعردانلود موزیک » صفحه 66

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
ای نام تو بهترین سر آغاز
پنج شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دانلود آهنگ علی یاسینی به نام دیوار
پخش آنلاین علی یاسینی - دیوار بازدید : 2,295 views مشاهده
00:00
00:00
پخش آنلاین موزیک

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : پنج‌شنبه 8 اکتبر 2015

از روزی که رفتی دنیا چه قشنگه
این خونه پر از عطر گلای رنگارنگه
از روزی که رفتی جولون می ده آفتاب
شب تو آسمون دوباره پیداش می شه مهتاب
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد
صبح بعد از اون روز کذایی
آسمون پر شد از رنگ حنایی
نمی خواست انگار به روش بیاره
که تو باشی، حناش رنگی نداره
اگه یک دنیا قشنگی باشه
اگه هر جا پر از عطر گلا شه
بدون اینو، دلم پیش تو گیره
نمی تونه کسی جاتو بگیره
آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد
تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد
ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمیشد
آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 6 اکتبر 2015

بغض نکن گریه نکن اگر چه غم کشیده ای
برای من فقط بگو خواب بدی که دیده ای
اگر که اعتماد تو به دست این و آن کم است
تکیه به شانه ام بده که مثل صخره محکم است
به پای صحبتم بشین فقط ترانه گوش کن
جام به جام من بزن جام مرا تو نوش کن
ترا به شعر می کشم چو واژه پیش می روی
مرگ فرا نمی رسد تو تازه خلق می شوی
تو در شب تولدت به شعله فوت می کنی
به چشم من که می رسی فقط سکوت می کنی
اگر کسی در دل توست بگو کنار می روم
گناه کن به جای تو بر سر دار می روم

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 6 اکتبر 2015

من و انتظار و کابوس تنهایی..
من و حس اینکه هر لحظه اینجایی
دارم آینه ها رو گم میکنم کم کم..
تو رو هر طرف رو میکنم، می‏بینم
نگو از تو چشمام چیزی نمی‏خونی..
تو که لحظه لحظه حالم رو می‏دونی
اگه این بهارم برنگردی خونه..
دیگه چیزی از من یادت نمی‏مونه
منو رها کن از این فکر تنهایی..
تو نرفتی، نه تو هنوزم اینجایی
دارم از خودم با فکر تو رد میشم..
دارم عاشقی رو با تو بلد میشم
نگو از تو چشمام چیزی نمی خونی..
تو که لحظه لحظه حالم رو می‏دونی
اگه این بهارم برنگردی خونه..
دیگه چیزی از من یادت نمی‏مونه
منو رها کن از این فکر تنهایی..
تو نرفتی، نه تو هنوزم اینجایی
منو رها کن از این فکر تنهایی..
تو نرفتی، نه تو هنوزم اینجایی

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 6 اکتبر 2015

بارون‌و دوست دارم هنوز
چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی
وقتی که بارون می‌باره
بارون‌و دوست دارم هنوز
بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم
جا می‌گیرن توی یه آه
شونه به شونه می‌رفتیم
من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون
بارون‌و دوست داشتی یه روز
تو خلوت پیاده رو
پرسه پاییزی ما
مرداد داغ دست تو
بارون‌و دوست داشتی یه روز
عزیز هم پرسه‌ی من
بیا دوباره پا به پام
تو کوچه‌ها قدم بزن
شونه به شونه می‌رفتیم
من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : سه‌شنبه 6 اکتبر 2015

حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار
مهمونی برای تو شاد باش بسیار
مثل فیلم کوتاه حیرت انگیز خواب
نمی خوام بیدار بشم خورشید امروز و نتاب
سایه ای از یک رقص می لرزه رو دیوار
بانوی قصه ی من تعارفو کنار بزار
با تو من می رقصم رقص رقص در رویا
هرچی که تو دوست داری رقص رقص تا فردا
تو در آغوش من منو تو بی اما
تویه چشم به هم زدن رقص رقص تا فردا
زیر سایه نور عشق چه رمانتیک شدی
تو به ریتم نفسام باز نزدیک شدی
رنگ چشماتو میگم آسمون احساس
یعنی باور بکنم امشب عشقم اینجاست؟
موقع نوازشت بوسه ای که سد می شه
دلهره از جلوی صورت تو رد می شه
امشبو تموم نکن بانوی قصه من
حس دل چسبی دارم واقعا یا فرضا
مرد تو تموم شب پاک فرهاد شده
دست من نیست عزیزم ریتم هم شاد شده
من نوشتم قصه رو فیلم آخر نداره
توی این قصه ی خواب نقش تو بیداره
موقع نوازشت بوسه ای که سد می شه
دلهره از جلوی صورت تو رد می شه
امشبو تموم نکن بانوی قصه من
حس دل چسبی دارم واقعا یا فرضا
حس دلچسبی دارم خواب هستم انگار
مهمونی برای تو شاد باش بسیار
مثل فیلم کوتاه حیرت انگیز خواب
نمی خوام بیدار بشم خورشید امروزو نتاب
سایه ای از یک رقص می لرزه رو دیوار
بانوی قصه ی من تعارفو کنار بزار
با تو من می رقصم رقص رقص در رویا
هرچی که تو دوست داری رقص رقص تا فردا
به دلم برات شده من تو بی اما
توی یک چشم به هم زدن رقص رقص تا فردا

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015

گل سرخ قصمون با شبنم رو گونه هاش
دوباره دل داده بود به دست عاشقونه هاش
خونه ی اون حالا تو یه گلدون سفالی بود
جای یارش چقدر تو این غریبی خالی بود
یادش افتاد که یه روز یه باغبون دو بوته داشت
یه بهار اون دو تا رو کنار هم تو باغچه کاشت
با نوازش خورشید طلا قد کشیدن
قصشون شروع شد و همش به هم میخندیدن
شبنمای اشکشون از سر شوق و ساده بود
عکس دیوونگیشون تو قلب هم افتاده بود
روزای غنچه گیشون چقدر قشنگ و خوش گذشت
حیف لحظه هایی که چکید و مرد و برنگشت
گلای قصه ی ما اهالی شهر بهار
نبودن آشنا با بازی تلخ روزگار
فکر میکردن همیشه مال همن تا دم مرگ
بمیرن با هم میمیرن از غم باد و تگرگ
یه روز اما یه غریبه اومد و آروم و ترد
یکی از عاشقای قصه ی ما رو چید و برد
اون یکی قصه ی رفتن و باور نمیکرد
تا که بعدش چیده شد با دستای سرد یه مرد
گلای قصه ی ما عاشقای رنگ حریر
هر کدوم یه جای دنیا بودن و هر دو اسیر
هیچکی از عاقبت اون یکی با خبر نبود
چی میشد اگه توی دنیا قصه ی سفر نبود
قصه ی گلای ما حکایت عاشقیاس
مال یاسا ، پونه ها ، اطلسیا ، رازقیاس
که فقط تو کار دنیا دل سپردن بلدن
بدون اینکه بدونن خیلیا خیلی بدن
یکیشون حالا تو گلدون سفال خیلی عزیز
اون یکی برده شده واسه عیادت مریض
چقدر به فکر هم اما چقدر در به درن
اونا دیگه تا ابد از حال هم بی خبرن
روزگار تو دنیای ما قربونی زیاد داره
این بلاها رو سر خیلی کسا در میاره
بازیاش همیشه یک عالمه بازنده داره
توی هر محکمه کلی برگ و پرونده داره
این یه قانون شده که چه تو زمستون چه بهار
نمیشه زخمی نشد از بازیهای روزگار
اگه دست روزگار گلای ما رو نمی چید
حالا قصه با وصالشون به آخر می رسید
ولی روزگار ما همیشه عادتش اینه
خوبا رو کنار هم میاره بعدم میچینه
کاش دلایی که هنوزم می تپن واسه بهار
در امون بمونن از باز یای تلخ روزگار

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015

اسکله ی ناز چشات حریم امن قایقم
تو ساعت یه ربع به عشق عقربه ی دقایقم
گرمی دستای تورو به صد تا دنیا نمیدم
هر وقت که یارم تو بودی بی کسی و نفهمیدم
تو بند دل سلول عشق حبس نگاتو میکشم
ولی بازم رو میله هاش عکس چشاتو میکشم
ای قصه ی بی سر و ته شعر بدون قافیه
برای مرگ این صدا نبودن تو کافیه

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015

یه بار بذار حرف بزنم دیگه نه حرف سفره
نه حرف تیر تو قلب یه دیوونه ی در به دره
نه صحبت پرسیدن لحظه و روز و حالته
نه قصه ی عاشقیه نه پاسخ سوالته
نه اشکی ریختم لا به لاش نه پر شده از عطر یاس
نه توش غرور پیدا می شه نه اعتماد نه التماس
این دفه حرف قصه نیست خاکستر حقیقته
یادت میاد یکی می گفت حقیقتم مصیبته
بذار بدون پرسش و ساده و بی مقدمه
بریم سراغ حرفی که می ترسونه یه عالمه
همیشه از نخواستنت تو رویاهام می ترسیدم
بعد خودمو گول می زدم به ترسیدن می خندیدم
ترسه ولی قایم می شد شب میومد مثل لولو
واسه همین گاهی بهت فقط می گفتم تو بگو
نگفتی و گذاشتمش پای غمای خستگی
فهمیدم اشتباه بوده اینم یه جور دیوونگی
خیال نکن این که می گم شکایته رنگ گله س
قبول ندارم اخم تو مال نبود حوصله س
دیگه مزاحم نمیشم خیالت آسوده باشه
سهم من از آتیش بذار فقط یه کم دوده باشه
مهم اینه که اسمت و تمام دنیا بلدن
فرقی نداره که با من چه قدر خوبن چه قدر بدن
مهم اینه تا دینمو یه کم به عشق تو دادم
طبق یه قانون از چشات مثل یه قطره افتادم
قصه ی ما دو تا شاید به درد تاریخ می خوره
کار من از جانب تو به درد توبیخ می خوره
همونشم تو بنویس کلی جای سپاس داره
با من که کاری نداری اونو می دی کی بیاره ؟
نه بگذریم انگار دلم بازم پرید اون شبکه
برای تو تکراریه اما ناگه می ترکه
خوب می دونم تو این سالا تحملم کردی آره ؟
چشات روشن نشد بگن زیبا تو رو دوس نداره ؟
دل به دل کسی نده عاشقی دزده زیبا جون
هر کار این دنیا عاشقی کنی بدون مزده زیبا جون
سخته مزاحمت نشم نمی دونم چیکار کنم
نه نمیشم اما می خوام از خودمم فرار کنم
دلم می خواد برم یه جا که دیگه زیبا نباشه
تمام دنیا رو برم فکر می کنم جا نباشه
تو همه ی وجودمی هر جا برم میای پیشم
ولی بهت قول دادمو دیگه مزاحم نمی شم
من نمیرم یادت باشه تو اونی هستی که می ره
منم یه جور مزاحمم که کلی پیشت میمیره
مزاحمی که ردشو تمام آدما دارن
نیازی نیس شمارشو به ذهن دستگا بسپارن
مزاحم خیلی روزا چه تو طلوع چه تو غروب
مزاحم روزای تلخ مزاحم روزای خوب
نه اینکه بار آخره مزاحمت طولانی شد
اخماتو وا کن تا برم باز که هوات طوفانی شد
الان تمومش می کنم امون نمی دم تا بگی
خوبیش اینه با هم می گیم مزاحم همیشگی
حالا که دلت اومد نامه رو بردار پاره کن
دیگه مزاحمت نشم ؟ دل می گه استخاره کن
چشمای ناز و روشنت شاده که شر من کمه
قند تو دلت آب میشه از نبودن این مریمه
تازه همونم که می خوای بدون زنگ و صحبتی
این آخرین حرف منه دلم خوشه که راحتی
مزاحم همیشگیت تاریخ اسفند می زنه
اما زمان هیچه براش فقط داره داد می زنه
داد می زنه آی آدما مسافرای زندگی
از این به بعد به من بگید مزاحم همیشگی

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015

رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دلزده از لیلی ها
خیلی دلم شکسته از خیلی ها
نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
تنهای بی سنگ صبور
خونه سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست
اگر چه هیچکس نیومد
سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیارو مرد باش

خوب۰بد۰

ترانه‎های عاشقانه

دسته بندی : عاشقانه ها تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015

توی یک دیوار سنگی.. دو تا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها.. یکیشون تو یکیشون من
دیوار از سنگ سیاهه.. سنگ سرد و سخت خارا
زده قفل بی صدایی.. به لبای خسته ی ما
نمی تونیم که بجنبیم.. زیر سنگینی دیوار
همه ی عشق من و تو.. قصه هست قصه ی دیدار
همیشه فاصله بوده.. بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته.. شب و روزهای من و تو
راه دوری بین ما نیست.. اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو.. دست مهربون باده
ما باید اسیر بمونیم.. زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهایی مرگه.. تا رها بشیم می میریم
کاشکی این دیوار خراب شه.. من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه.. دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها.. درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون.. دیگه دیواری نباشه

خوب۰بد۰