ترانههای عاشقانه
دسته بندی : عاشقانه ها
تاریخ : دوشنبه 5 اکتبر 2015
تو از شهر غریب بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشت های دور وجاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی
تو از راه می رسی ، پر از گرد و غبار
تمومه انتظار ، می آید همرات بهار
چه خوبه دیدنت ، چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم ، غبار رو از تنت
غریب آشنا ، دوست دارم بیا
منو همرات ببر ، به شهر قصه ها
بیگر دست منو ، تو او دستا
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو ، من آزادام
خوب۰بد۰
لینک کوتاه
https://40kalag.ir/?p=2047
299 views مشاهده
0 دیدگاه
صفحه اصلی
00